-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 آذرماه سال 1389 19:59
شعری که جوشید از دلم اینبار باشد مال تو احساس شیرین دلی ، تبدار باشد مال تو از من بریدی بی سبب، من هم گذشتم از دلم پاینده باشی سهم این ، ایثار باشد مال تو باشد برو بی اعتنا ، تنها رهایم کن ولی قلبی که مانده پشت این ، دیوار باشد مال تو چیزی ندارم من دگر، جز یک رمق جان در بدن حتی همین این یک رمق، صدبار باشد مال تو جز...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 مهرماه سال 1389 20:57
دلم را ورق می زنم به دنبال نامی که گم شد در اوراق زردوپراکنده ی این کتاب قدیمی به دنبال نامی که من... من شعرهایم که من هست و من نیست- به دنبال نامی که تو.. -توی آشنا ناشناس تمام غزلها- به دنبال نامی که او... به دنبال اویی که کو؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 مهرماه سال 1389 20:27
چرا عاقلان را نصیحت کنیم؟ بیایید از عشق صحبت کنیم تمام عبادات ما عادت است به بیعادتی کاش عادت کنیم چه اشکال دارد پس از هر نماز دو رکعت گلی را عبادت کنیم؟ به هنگام نیّت برای نماز به آلالهها قصد قربت کنیم چه اشکال دارد که در هر قنوت دمی بشنو از نی حکایت کنیم؟ چه اشکال دارد در آیینهها جمال خدا را زیارت کنیم؟ مگر موج...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 مهرماه سال 1389 20:23